جدول جو
جدول جو

معنی عشق آوردن - جستجوی لغت در جدول جو

عشق آوردن
(خَ / خیا تَ)
عاشق شدن. عشق ورزیدن. عاشقی کردن. شیفته شدن: به این خوبی که آفتابست نشنیده ایم که کسی او را دوست گرفته باشد و عشق آورده. (گلستان سعدی).
هرکه می با تو خوردعربده کرد
هرکه روی تو دید عشق آورد.
سعدی.
قضاء لازمست آن را که بر خورشید عشق آرد
که همچون ذره در مهرش گرفتار هوا ماند.
سعدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عذر آوردن
تصویر عذر آوردن
بهانه آوردن، معذور خواستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمل آوردن
تصویر عمل آوردن
انجام دادن، اجرا کردن
ایجاد کردن، تولید کردن
پرورش دادن، مورد مصرف قرار دادن، به کار بستن
مهیا کردن، آماده کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عشق آفرین
تصویر عشق آفرین
عشق آفریننده، آنکه با زیبایی خود عشق و دلدادگی در مردم ایجاد می کند
فرهنگ فارسی عمید
(فَ دَ)
خارج کردن عرق و خوی. معّرق شدن. مثلا\’ گویند آسپرین عرق میآورد. (از یادداشت مرحوم دهخدا) : اندر یاد کردن تدبیرهای عرق آوردن، یعنی تدبیر خوی آوردن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) ، عرق کردن. خوی کردن:
عرق بر عارضین آرد چو شبنم.
سعدی.
ضحی، عرق آوردن. امطار، عرق آوردن پیشانی کسی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشک آوردن
تصویر خشک آوردن
سکوت کردن بسبب اعراض و بیحوصلگی سخن نگفتن
فرهنگ لغت هوشیار
پوزیدن بهانه تراشیدن بهانستن بهانه آوردن تعلل کردن معذرت خواستن، بهانه آوردن تعلل کردن معذرت خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشق آفرین
تصویر عشق آفرین
آن که با زیبایی خود در کسان تولید عشق می کند
فرهنگ لغت هوشیار
باده خوردن نوشیدن عرق: گه عرق خوردم و گه بنگ زدم تا که تریاکی و الدنگ شدم. (بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمل آوردن
تصویر عمل آوردن
پزافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
بهانه تراشیدن عذر خواستن، تعلل ورزیدن، عذر خواستن، تعلل ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
یاری دیدن یاری گرفتن، خوب آوردن در منگ یاری کردن اتفاق مساعد افتادن، آوردن برگ برنده در قمار و مانند آن: نقشش آورده بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
((~. وَ دَ))
عذر خواستن، کاهلی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
لتسبّبٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
Cause
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
causer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
вызывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
לגרום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
وجہ بننا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
কারণ হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
ก่อให้เกิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
kusababisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
neden olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
引き起こす
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
引起
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
menyebabkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
야기하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
verursachen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
कारण बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
veroorzaken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
causare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
causar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
спричиняти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از علت آوردن
تصویر علت آوردن
powodować
دیکشنری فارسی به لهستانی